خرید درمانی چیست؟ انسانها برای درمان دردهای روحی خود از مرهمهای مختلفی استفاده میکنند. گاهی این مرهمها در قالب یک مشاوره، درد دلی صمیمانه یا حتی خرج کردن پولهای بیزبان، خلاصه میشوند. به عنوان مدیر یک فروشگاه زنجیرهای و کسی که با موضوع خرید و فروش سر و کار دارد باید از ماجرای خرید درمانی سر در بیاورید یا دستکم گوشتان با آن آشنا باشد. چون همیشه یک طرف خریدها مردمی ایستادهاند که از قضای روزگار، مشتری کسب و کارتان هستند. در این مقاله از سورنا به موضوع خرید درمانی میپردازیم. با ما همراه باشید.
نیروهای طبیعی درونی ما درمان کنندگان واقعی بیماریها هستند.
بقراط
ماجرای خرید درمانی از چه قرار است؟
«خرید درمانی» که به آن «Retail therapy» هم میگویند نوعی حالت ذهنی مثبت است که در اثر خرید کردن به وجود میآید. البته در بسیاری از موارد، فرد خریدار به خوبی میداند چیزهایی که میخرد اصلا به دردش نمیخورند و حتی دارد پولش را دور میریزد؛ اما چون در آن هنگام، راهحل دیگری برای آرام کردن خودش و فرار از فشارهای روانی به ذهنش نمیرسد با وجود احساس عذاب وجدان به سیم آخر میزند و تا قِران آخر پولی که در دست دارد را خرج میکند.

چرا انسانها به سراغ خریددرمانی میروند؟
جستجوی دلیل روی آوردن مردم به خریددرمانی میتواند ما را با جنبههای دیگری از آن آشنا کند. به برخی از این جنبهها نگاهی بیندازید:
- نگاهشان را از تخته سیاه میدزدند
سرگرم شدن با خرید، میتواند عنوان بهترین پرت کننده حواس را به خود اختصاص دهد. البته این موضوع وقتی کارساز میشود که خریدار به سراغ چیزهایی بسیار متفاوتتر از دغدغههایش برود. مثلا وقتی یک طراح از پروژهای که روی آن کار میکرده است اخراج میشود، خریدن کاغذ یا نرم افزار جدید طراحی، دردی از او دوا نمیکند.
- خودشان را به یک رفتار، شرطی کردهاند
عادتها بسیار قدرتمند هستند؛ به ویژه عادتهایی که در طول یک فرایند به اجرا درمیآیند. خرید درمانی هم میتواند به یکی از همین عادتها تبدیل شود. در این وضعیت، فرد با بروز هر احساس ناخوشایندی به سراغ خرید میرود. چون خودش را اینطور شرطی کرده است که با خرید کردن حالش بهتر میشود.
-
یک نکته مهم را به آنها که خرید درمانی میکنند یادآوری کنید
یکی از ویژگیهای ناراحتی این است که در شکل و شمایل چیزی بسیار بزرگتر و قدرتمندتر از ما ظاهر میشود. به همین دلیل، این احساس را در ما به وجود میآورد که دیگر هیچ کنترلی روی زندگیمان نداریم و از قبل، قافیه را باختهایم. خرید کردن به ما یادآوری میکند که هنوز هم میتوانیم از بین گزینههای فراوانی که پیش رویمان قرار میگیرند، آنچه را که خودمان میخواهیم انتخاب کنیم.
حتی اگر انتخابمان بدترین گزینه موجود باشد، کسی نمیتواند به ما خرده بگیرد! چون این تصمیمی است که خودمان به تنهایی گرفتهایم و با تمام عواقبش هم روبهرو میشویم.
پاسخ به چند پرسش کوچک در مورد خرید درمانی
- آیا خرید درمانی فقط مختص خانمها است؟
اگر سری به مقالههای اینترنتی بزنید در بسیاری از موارد، خرید درمانی را در کنار عکسی از یک خانم که دستانش پر از خرید است به نمایش درمیآورند. از طرفی، علاقه خانمها به خرید کردن و تنوع هم دود این آتش را دو چندان کرده است. به همین دلیل، این موضوع در میان خوانندهها جا افتاده که خرید درمانی، چیزی مختص خانمها است.
غافل از آنکه این ماجرای روانی ربطی به جنسیت ندارد و در کل، نوع بشر گاهی به این ماجرا دچار میشود. به دنبال این ماجرا، عدهای سر از فروشگاه موارد غذایی درمیآورند، برخی دیگر به سراغ کتابفروشی، کفشفروشی و حتی امتحان کردن رستورانهای جدید میروند.
-
آیا خرید درمانی باعث شادی فرد میشود؟
بشر، هیچوقت با خرید کردن شاد نمیشود. برعکس، انسانها به هنگام خرید نوعی درد روانی را تحمل میکنند. چون پول خود را در قبال به دست آوردن چیزی از کف میدهند. در این میان، نکته کوچکی وجود دارد.
اگر ارزشی که فرد در برابر دادن پولش به دست میآورد بتواند او را راضی کند، درد روانی از دست دادن به خوشحالی به دست آوردن و حتی «ارزیدن» تبدیل میشود. شاید خودتان هم چنین موضوعی را تجربه کرده باشید؛ مثلا بعد از خرید چیزی بگویید: «عجب چیزی خریدم واقعا میارزید!» اگر خرید را یک معامله در نظر بگیریم، رضایت از ارزش به دست آمده میتواند در خریدار، احساس پیروزی در معامله را به وجود بیاورد.
این موضوع میتواند فرد را شاد کند. اما اینکه تصور کنیم یک فرد افسرده با خرج کردن پولی که به زحمت به دست آورده است احساس خوشحالی میکند، سوتفاهمی بیش نیست.
خرید خوب، خرید بد
همانطور که به هنگام سرماخوردگی در کنار مصرف داروهایی که درمان اصلی را انجام میدهند، چند قرص مسکن هم تجویز میشود، خرید درمانی هم میتواند در کنار تلاش برای حل کردن مشکل اصلی به عنوان یک آرامبخش موقتی مورد استفاده قرار بگیرد.
تا اینجای کار، روی آوردن به خرید، چیز بدی نیست. اما کار از آنجا بیخ پیدا میکند که ما به جای تلاش برای یافتن و برطرف کردن ریشه اصلی مشکلمان به مصرف این آرامبخش اعتیاد پیدا کنیم. در آن صورت، نه تنها مشکل اصلی را به امان خدا رها کردهایم بلکه همچون تمام چیزهای اعتیادآور، به مرور زمان باید دوز خریدمان را افزایش دهیم تا بتوانیم مانند روز اول از انجام آن خوشنود باشیم.
غافل از آنکه افزایش خرید، به معنی افزایش درآمد نیست و جایی درست در نقطه مقابل آن ایستاده است. یعنی به احتمال زیاد آنقدر در این ماجرا زیادهروی میکنیم که کارمان به قرض گرفتن از دیگران برای خرید کردن و حتی در موارد بسیار شدید، دزدی کردن میرسد. پس باید کلاهمان را قاضی کنیم.
» از تجربهتان برایمان بگویید
آیا تجربهای شخصی یا کاری از خرید درمانی دارید؟ لطفا برایمان تعریف کنید.