هم پیمانی استراتژیک و مزیت رقابتی در کسب و کارهای فرانچایز: در زمینه استراتژیهای رشد روشهای گوناگونی برای رشد شرکتها مدنظر قرار گرفته است. که گستره آن از یک سر طیف که رشد درونزا و ارگانیک است شروع می شود و تا سر دیگر آن یعنی ادغام و اکتساب وسعت دارد. در این طیف یک روش مشهور هم پیمانی استراتژیک (Strategic Alliance) شرکتها است. که با هدف بهره برداری از فرصتهای بازار یا به سرانجام رساندن یک پروژه پرمنفعت دوجانبه برقرار میشود.
موضوع هم پیمانی استراتژیک معمولا به اشتراک گذاری منابعی است که طرفین در اختیار دارند. ولی تفاوت آن با سرمایه گذاری مشترک (Joint-Venture) آن است. که در این نوع همکاری، کسب وکار جدیدی ایجاد نمیشود و شرکتها استقلال خود را حفظ میکنند. منابعی که طرفین ممکن است به اشتراک بگذارند. میتواند شامل چیزهایی نظیر محصولات، کانالهای توزیع، قابلیت تولید، سرمایه، تخصص، یا داراییهای فکری باشد. این نوع قراردادها در مقایسه با دیگر استراتژیهای رشد دوره اجرایی کوتاهتری دارند و طرفین تعهدات کمتری در قرارداد همکاری دارند.
هم پیمانی استراتژیک میتواند با هدف توسعه یک فرایند اثربخش تأمین، ورود به یک بازار جدید، یا کسب مزیت نسبت به رقبا دنبال شود.
اهمیت هم پیمانی استراتژیک و مزیت رقابتی در کسب و کارهای فرانچایز را میدانید؟
مثلا یک شرکت نفتی ممکن است با یک آزمایشگاه تحقیقاتی یک هم پیمانی استراتژیک تشکیل دهد. تا فرایندهای بازیافت پسماندهای خود را طوری اصلاح کند که از نظر اقتصادی کارامد باشد. همچنین یک فروشگاه زنجیره ای لباس میتواند با یک تولیدکننده منفرد، هم پیمانی استراتژیک تشکیل دهد. تا از کیفیت دوخت و دقت برشها اطمینان حاصل کند. یک مثال دیگر که امروز بسیار مشاهده میکنیم هم پیمانی استراتژیک برای تجهیز و راه اندازی فروشگاه های سراسری مواد غذایی است. در این روش نیز تکنولوژی و زنجیره تامین کالا و گاها آموزشهای در هم پیمانی تبادل و مدنظر قرار میگیرد.

» مزیت رقابتی و هم پیمانی استراتژیک
مزایای گوناگونی برای هم پیمانی استراتژیک شمرده میشود. هم پیمانی استراتژیک به طرفین اجازه میدهد بر مزیت رقابتی خود تمرکز کنند. در عین حال که از طرف مقابل چیزهایی یاد بگیرند و قابلیتهای جدیدی کسب کنند که در جاهای دیگر بشود. از آن بهره برداری کرد. اما بهتر است تا در ادامه با مفهوم مزیت رقابتی نیز بیشتر آشنا شویم.
فرانچایز فروشگاه زنجیره ای مزیت رقابتی مفهومی بود که مایکل پورتر در سال ۱۹۸۵ برای تشریح نظریه استراتژی رقابتی خود معرفی کرد. او توضیح داد که صرفنظر از ساختار بازار که تعیین کننده سودآوری بالقوه یک صنعت است. آنچه تعیین کننده نهایی بازده سرمایه یک شرکت است جایگاه آن در صنعتاش است. منظور از جایگاه، عملکرد شرکت نسبت به رقبایش است.
پورتر معتقد است که عملکرد بالاتر از متوسط صنعت فقط و فقط با برخورداری از مزیت رقابتی پایدار بدست می آید. در توضیح اینکه مزیت رقابتی یک شرکت نسبت به رقبایش چگونه بدست می آید پورتر به دو عامل اساسی اشاره می کند: هزینه پایین و تمایز.
از نظر او اهمیت هر قوت و ضعفی در شرکت در نهایت به اثر آن بر هزینه شرکت یا تمایزی که برای آن ایجاد می کند بستگی دارد. با درنظر گرفتن عوامل ایجادکننده مزیت رقابتی است. و نیز گسترهای از بازار که شرکت قصد رقابت درآن را دارد (وسیع یا محدود) پورتر استراتژیهای معروف ژنریک را معرفی میکند. این استراتژیها شامل رهبری هزینه، تمایز، و تمرکز هستند.
مزیت رقابتی می تواند از طریق دسترسی به مواد خام ارزانتر، حقوق مالکیت فکری، برند برتر، نزدیکی جغرافیایی، … بدست آید.
یک مثال معروف مزیت رقابتی برتریای است که موتور جستجوی گوگل نسبت به سایر موتورهای جستجو دارد. گوگل از نظر بهینه کردن جستجو از همه بهتر عمل کرده است و تکنولوژی جستجو را فراتر از تصور رقبایش توسعه داده است.
اگرچه پورتر با معرفی نظریه استراتژی رقابتی و مفهوم مزیت رقابتی دست بالاتر را در نظریه های استراتژی کسب و کار در دهه ۸۰ میلادی داشت. در آغاز دهه نود گری همل و سی. کی. پراهالاد جای خالی نظریه پورتر برای توضیح اینکه شرکتها چطور می توانند در ایجاد این مزیت نقش داشته باشند را پر کردند.
آنها با معرفی مفهوم شایستگی اصلی توضیح دادند که آنچه شرکتهای پیشرو را از رقبایشان متمایز کرده و به آنها پایداری می بخشد. شایستگی (هایی) است که آنها در طول زمان رشد داده و آن را تبدیل به هسته اصلی کسب و کار خود کرده اند. این شایستگیها می توانند فرم های مختلفی داشته باشند:
- مهارتهای فنی
- فرایندهای تولید یا تأمین
- سیستم مدیریت خدمات مشتریان
- روابط خوب با تأمین کنندگان
- آموزشهای مرتبط با کسب و کار
- و غیره
همل و پراهالاد مفهوم شایستگی اصلی را دانش کسب شده جمعی در سازمان تعریف میکنند. دانشی که چگونگی هماهنگ کردن مهارتهای مختلف تولید و یکپارچه کردن جریانهای مختلف تکنولوژی را شامل است.
بنابراین اگر برای ادامه مسیر کاری خود قصد همکاری و مشارکت به شیوهی فرانچایز را مدنظر دارید. باید با توجه به مولفههای که عنوان شد همکار استراتژیک خود را انتخاب کنید. مجموعه فروشگاههای سراسری سورنا در این رابطه موارد بسیاری را در نظر گرفته است. که از جمله آنها میتوان به بهبود فضای ظاهری فروشگاه، تسهیل و بهبود فرآیند خرید، آموزشهای دورهای و مرتبط پیاده سازی زنجیره تامین، ارایه صندوق فروش، چیدمان کالا بر اساس استانداردها و غیره اشاره داشت.